۱۲ اردیبهشت، ۱۳۹۱

فرخ نگهدار و حسن بهزاد مواجب بگیران فدایی ( اکثریت و اقلیت) در میزگرد بی بی 30!

فرخ نگهدار و حسن بهزاد مواجب بگیران فدایی ( اکثریت و اقلیت) در میزگرد بی بی 30!
برنامه در حال پخش است . تاریخ دوشنبه 30 آوریل 2012 اینجا را کلیک کنیم.
پ.ن 2 مه 2012  لینک مستقیم به فیلم  ذخیره شده میز گرد برنامه پرگار در فیسبوک بی بی 30
Pargar (BBC Persian TV)

لینک مستقیم  فیلم 


فیسبوک فرخ نگهدار: امروز از برنامه پرگار - تلویزیون فارسی بی بی سی - خبر دادند که برنامه ای که با شرکت من و حسن بهزاد، یکی از اعضای سازمان فدايیان اقلیت، ضبط شده بود، دوشنبه آینده - ۱۱ اردیبهشت، برابر با ۳۰ آوریل - پخش خواهد شد. این برنامه به بحث پیرامون ضرورت و عدم ضرورت مبارزه مسلحانه گروه ها در سالهای بعد از انقلاب اختصاص دارد. کسانی که از طریق اینترنت این برنامه را دنبال می کنند مطلع باشند که برنامه های پرگار هر هفته روزهای ۴ شنبه روی سایت بی بی سی بار گذاری میشود. نگهدار

هفته پرگار- پادکس برنامه میزگرد را در روزهای آینده اینجا میتوان یافت. برنامه پرگار
 برنامه پرگار دانلود فایل صوتی برنامه میز گرد ام پی 3 24 ام بی
 Download 24MB (right click & "save target as / link as") Padcasts




حسن بهزاد شوهر سابق شادی امین در رقابت با همسر سابقش جای پایش را در سلسله مراتب سیستم سرمایه داری محکم میکند. حسن بهزاد نیزمانند مینا سعدادی  (خواهرزن سابق عباس توکل ) سردبیرمواجب بگیر شهرزادنیوز(وهمزمان از تحریریه نشریه کار اقلیت) هم از توبره سرمایه داری میخورد و همزمان در تلویزیون اتحاد چپ ایرانیان (چشم انداز) سوگلی رفقای طیف بر انداز است. شهرت حسن بهزاد  که همواره در بین رفقای طیف فدایی سابقه  تبلیغ مبارزه مسلحانه در رختخواب را دارد و عضویت رفقای زن در تشکیلات را وابسته به درجه ارگاسم ش میبیند، در میز گرد بی بی سی جهانی شد! حال ما پس از تماشای اجرای تئاتر" ببخشیم و فراموش کنیم" خانواده مواجب بگیر فدایی منتظرظهور رفیق کبیرعباس توکل و دوست دختر همواره مسلح اش رفیق  پروین نیک آیین (سعدادی)  و خواهر شان مینا سعدادی (همان مژده فرهی اقلیتی) در برنامه مخصوص آشتی کنان رفقا در بی بی سی میباشیم. 
اینکه چرا رفقا در شرایط بحران سرمایه داری، جنگ محتمل الوقوع، و حبس تمامی فعالین جنبش کارگری در آستانه  اول ماه مه،  بجای سیانور در زیر زبانشان "ویاگرا" گذاشته اند، در واقع همزمان توطئه ای امپریالیستی و ارتجاع جمهوری اسلامی میباشد!
ما این توطئه امپریالیستی را در جا محکوم کرده و همزمان اجرای "خفن" به پیشباز رفتن اینگونه "رفقا" را در آستانه اول ماه مه به همه رفقا تبریک و تسلیت گفته وکارگران جهان را کماکان به زیر پرچم همیشه سرخ فدایی فرا میخوانیم.
لینک مرتبط:
برنامه ای از تلویزیون اتحاد چپ ایرانیان در خارج از کشور در مورد حمله نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران
 
حمله مردسالارانه  سخنگوی سازمان  اقلیت (8حسن بهزاد نماینده سازمان اقلیت
 
مینا سعدادی، دخترک ، مژده فرهی و زنبورک-  شهرزاد نیوز

۴۴ نظر:

ناشناس گفت...

selam rosa jan men be shekl mesele kari nedarem mesele ser in ke in ha chegedr bisevadeand elbete az shoma xili teshekor mikonam ke az behzad be xanendegan efshageri kerdid rosa jan feramosh nekon ke chep haye ma ba sarmaye dari doleti moxalefd nedarand man vegti in jemat ra dar bbc didam eslan tejob nekardam. piroz bashid mesoud

Rosa گفت...

سلام مسعود جان
من هم تعجب نکردم. این را هم نوشتم که خانواده فدایی کلا همه از اکثریت تا اقلیت مواجب بگیرند. رادیو دمکراسی شورایی هم با پول دولت هلنده.
اما کماکان برای این رادیو از هوادارانشان پول جمع میکنند یعنی هم از توبره و هم از آخور.
پایدار باشی
رزا

ناشناس گفت...

راستی شرمتان نمیشود چنین چاواداری مینویسید؟!
این نوشته ها بوی لاشه های عفن سربازان امام زمان و ارتش سایبری جمهوری سیاه اسلامی را میدهد!
مثلا چپ میزنید که تعفن جاسوسی برای رژیم تبهکار اسلامی را به زعم خود لاپوشانی نمایید!
بوی تعفن ریش و پشم و کک مک لاش مرده اتان کاملا به مشام میرسد! و فقط کسانی که در کثافات خود قرق اند, آنرا درک نمیکنند!

Rosa گفت...

be cool
:-)
کسی جلوی شما را نگرفته!
بفرمایید بهترش را بنویسید.
غرق درسته!
برای فحاشی هم سوادتان پایین است...

ناشناس گفت...

منم از این لحن پرخاشجو و هتاک تعجب کردم.
شما حتما از نسل قبلی هستید. بین نسل ما این جور نوشتن و به دیگران تهمت شخصی و رختخوابی زدن خریداری نداره و فقط ما رو یاد مرتجع ترین عمله عکره ی جمهوری اسلامی می اندازه. حالا می خواهید اسم خودتون رو آنارکوفمینیست بذارید یا فاطمه کماندو! به هر حال به زباله دان تاریخ تعلق دارید.

Rosa گفت...

نسل شما چه نسلی است؟
ذوب شده و تربیت شده در ولایت؟
ایجیسم هم تشریف دارید!
جریان سو استفاده رختخوابی رفیقتان را همه میدانند و همین متن با همکاری این زنان نوشته شد.
زیاد کاسه داغ تر از آش روفقا بودن ممکن است دهانتان را بسوزاند!
از من هشدار بود و از شما فحاشی...

ناشناس گفت...

نسل ما نسلی است که قربانی شمایی شد که با حماقتهای تاریخیتون ولایت رو بر ما تحمیل کردید، حالا هم که ما داریم توی خیابون با این رژیم می جنگیم، ما رو به «ذوب شده و تربیت شده ولایت» بودن متهم می کنید. تفاوت شما و ولایت فقیه فقط در برچسب شماست و گرنه ته ذهنیتتون یکی است. هر دوتون مخالفین خودتون رو با مایه گذاشتن از زندگی خصوصی و رختخواب می کوبید چون توان فکری شما برای مقابله با حریف در همین حد خلاصه می شود، هر دو تون اگر به قدرت برسید مخافین خودتون رو وحشیانه سرکوب می کنید، هر دو تون به اندزه یک اپسیلون تحمل شنیدن انتقاد رو ندارید. نسل ما از همه این حماقتهای تاریخی شما فاصله گرفته. اگر ایران بودید یا با دانشجوهای ایرانی در اروپا زیاد تماس داشتید اینو تا الان می فهمیدید. من برای کسی کاسه داغ تر از آش نشدم. برای من (و اکثر ماها) نه اقلیت پشیزی ارزش داره و نه اکثریت و نه همه گروههای ورشکسته چپ که یا با کیش پرستش کلاشینکف یا با پیروی از خط امام ما رو به این روز انداختند. اینها (به همراه شما) همه به زباله دان تاریخ تعلق دارند.
ضمنا «ایجیسم هم تشریف دارید» اشتباهه و باید می گفتید «ایجیست هم تشریف دارید». حتی سواد فحاشیتون هم در حد همون کیهان حسین بازجوست. بی سوادی و پر مدعایی هم از خصوصیات شماست.

ناشناس گفت...

نسل ما نسلی است که قربانی شمایی شد که با حماقتهای تاریخیتون ولایت رو بر ما تحمیل کردید، حالا هم که ما داریم توی خیابون با این رژیم می جنگیم، ما رو به «ذوب شده و تربیت شده ولایت» بودن متهم می کنید. تفاوت شما و ولایت فقیه فقط در برچسب شماست و گرنه ته ذهنیتتون یکی است. هر دوتون مخالفین خودتون رو با مایه گذاشتن از زندگی خصوصی و رختخواب می کوبید چون توان فکری شما برای مقابله با حریف در همین حد خلاصه می شود، هر دو تون اگر به قدرت برسید مخافین خودتون رو وحشیانه سرکوب می کنید، هر دو تون به اندزه یک اپسیلون تحمل شنیدن انتقاد رو ندارید. نسل ما از همه این حماقتهای تاریخی شما فاصله گرفته. اگر ایران بودید یا با دانشجوهای ایرانی در اروپا زیاد تماس داشتید اینو تا الان می فهمیدید. من برای کسی کاسه داغ تر از آش نشدم. برای من (و اکثر ماها) نه اقلیت پشیزی ارزش داره و نه اکثریت و نه همه گروههای ورشکسته چپ که یا با کیش پرستش کلاشینکف یا با پیروی از خط امام ما رو به این روز انداختند. اینها (به همراه شما) همه به زباله دان تاریخ تعلق دارند.
ضمنا «ایجیسم هم تشریف دارید» اشتباهه و باید می گفتید «ایجیست هم تشریف دارید». حتی سواد فحاشیتون هم در حد همون کیهان حسین بازجوست. بی سوادی و پر مدعایی هم از خصوصیات شماست.

Rosa گفت...

اول از همه از تصحیح ممنون.
اما این به آن در و نتیجه 1 بر 1.
:-)
مورد اختلاف:نوشتید:هر دوتون مخالفین خودتون رو با مایه گذاشتن از زندگی خصوصی و رختخواب می کوبید.
رزا: خصوصی سیاسی است.
رابطه سلطه گرانه در زندگی خصوصی، نتیجه اش اپورتونیست سیاسی میتواند باشد.
استفاده از موقعیت گروهی و سازمانی در پر مشتری کردن متقاضیان رختخواب، نهایتش سازش با نیروهای داخل سیستم است.
مورد اختلاف: من هم به نسل بعد از انقلاب تعلق دارم و کوچکترین نقشی در بدبختی شما یا خودم ندارم!
اما نقش قربانی را بازی نکنیم. سمبه رژیم قوی تر بود و دهن همه گروهها را زد.
گروهها از همان ابتدای سرکوب زنان و دانشگاه باید چشمشان باز میشد و نشد.
حال ما در خارج از کشور با یک عده باقیمانده سر و کار داریم که هم اونیفرم مبارزه تنشان است و هم دو دستشان توی جیب منابع مالی دولتها.
و هم از امتیاز سازمانی برای ارضای عقده های جنسی استفاده میکنند.
متنی که خشم شما را بر انگیخت:
سیانور با ویاگرا فرق دارد!
راه حل:
شما میتوانید متنی بنویسید و از این تریبون استفاده کرده نظرتان را اعلام کنید و ما را هم روشن کنید که کجا خطا میرویم.
این بلاگ در هفته افشاگری دیپلمات پدوفیل رژیم در برزیل بیش از 14000 بازدید کننده داشت. الان هم این پست در تاپ10 قرار دارد! پس صدایتان اینجا شنیده میشود.
اگر خواستید متن بلند تری باشد به ای میل بلاگ بفرستید.
Rosaroshan@gmail.com
به نظر من شما زیاد در نقش نسل سوخته فرو رفته اید. آلترناتیو ندارید و فکر میکنید هر فردی خلاف نظرتان نوشته باعث بدبختی نسل شده و مرتد است.
شما به روی جوان بودن بیولوژیکتان برای درستی استدلال محکوم کردن دیگران حساب باز میکنید. جوان و یا پیر بودن مزیتی در برخورد ما نخواهد داشت. حرفتان را بزنید بدون استفاده از مزیت تاریخ تولد و یا محل تولد. بسیاری جوان ها همان اراجیف قدیمی ها را بلغور میکنند.
مقایسه شما در مورد حسن یا حسین بازجو هم به من در فهم انتقادتان به نوشته کمکی نمیکند.
من بخش زیادی از عمرم در خارج از این محیط به سر بردم. هر سال نیز حداقل یکماه در ایران. اینجا نیز از همان ابتدا با جنبش دانشجویی فعالیت کردم.
مبارزه در اینور آب هم فرق چندانی ندارد. بخصوص که زن باشی و خارجی باشی.
پس اختلاف مکانی (در ایران بودن)هم مزیتی برای قوی کردن استدلال شما نمی آورد. البته اینجا تواب سازی نیست. شیوه به گه خوری انداختن مبارزین اینجا پیچیده تر است.
بدون استفاده از امتیازاتتان انتقادتان را از جنبش مطرح کنید.
بگذاریم مردم بدون ارزش گذاری روی مزیت های احتمالی به اصل نقدتان بپردازند.
برعکس تجربه شما من بسیاری را میشناسم که هم در دو رژیم مبارزه کردند هم در زندگی خصوصی در رابطه سلطه گرانه نبودند و هم علیه سیستم کماکان اقدام میکنند. و البته ازگل هایی که با لباس زندانی سیاسی و یا سابقه تشکیلاتی و یا مبارزه مسلحانه هم استراتژی و هم تاکتیک که اسلحه را بروی مخالفین نظری خود گرفته اند نیز کم نیستند. برای همین مجبوریم انسانها را و موقعیتشان را در همین زمان حال و اینکه اکنون چه میکنند تخمین بزنیم.
متن نوشته شده مورد اختلاف کار گروهی بوده و از نظر من رفتار خصوصی افراد در مسائل سیاسی مهم است. همانطور نیز نمیتوان پرچم سرخ بدوش کشید و با همان پرچم توی سر و کله زن و بچه کوبید و یا با اونیفرم رزم و موقعیت تشکیلاتی ارضای جنسی کرد. مسلما امکانات فرد تشکیلاتی برای به رختخواب کشاندن دیگران بیشتر است تا فرد معمولی و همچنین مردانی که تن را با پول، امتیاز شان در سیستم میخرند.
استفاده از امتیاز در سیستم سلسله مراتبی برای افرادی که خود را فعالین جنبش میدانند و یا رفتار سلطه گرانه خصوصی در جنبش علیه آتوریته در فضای سیاسی همواره نفی و افشا شد. و این ربطی به مکان و زمان ندارد.
آیا شما مخالف این افشاگری هستید؟
آیا چون این افراد احتمالا در خیابان در کنار ما قرار دارند باید فعلا مدارا کنیم؟
بگذریم که مورد حسن بهزاد حتی در خیابان نیز حضور ندارد و فعلا پشت دوربین های سیستم بعنوان آلترناتیو ببخشیم و فراموش کنیم ارائه شد.

Rosa گفت...

email
Rosaroshan2012@gmail.com

ناشناس گفت...

salam dobare hemegi xaste nebashid rosa jan vagean az shoma refigh mamnonim shayet beraye evalin bar azadi diyalog bedone sansuor ra dar veblaget tabo shekeni kerdi doruod be sherefed----dostan tevejo konid mobareze tebegati nesl shenasi ra be remiyet nemishenased ba metre kerdan nesl hal gozeshte hij meseli ra hel nemikoned belke soret mesele ra pak mikoned, mesoud

ناشناس گفت...

ba pozesh mobareze tebagati nesl shenasi ra be resmiyet nemishenased teshie mikonam. mesoud

Rosa گفت...

سلام مسعود جان
بله من این را به دو صورت دیدم. بیشتر رفقای ترکیه و کردستان ایجیسم شان در سن بالا و احترام به پدر، رهبر، ریش سفید و...
در ایرانیان ارزش گذاری روی جوانان و در هر جلسه ای آنان را بالای میز نشاندن و پشت ویترین سازمان و گروه به تماشا قرار دادن، که بعله ما جوان داریم در گروه و سازمان.
اما با نگاهی به نشریان آنان (تعداد زیادی به خارج آمده و تولید نشریات الکترونیکی زیاد شده) رادیکال، آلترناتیو، خیابان، زیر خطش و روی خطش و...
اغلب آنها همان تفکرات سابقا موجود با صلابتی مخوف تر و کوبیدن روی حزب، رهبر، پیشوا، پیشگام و...دوباره نشخوار میکنند و انرژی مضاعف و تزریق خون تازه به تفکر مومیایی شده.
تو گویی این جوانان که خود الان در کنار ما خارج نشین شدند قرار است رژیم را از اینور آب سرنگون کنند.
و هر سازمانی آنها را روی تخم چشمش گذاشته و تمام قد در سالن های سیاسی اجرای مارش میدهد. اغلب هم قبل از شروع به سخن چرانی برای جمعیت تعلق به نسل را اعلام میکنند!
بسیار میشنویم: من در انقلاب کودکی بیش نبودم. درود بر رفیق مائو. من اصلا زاده نشده بودم. درود بر استالین. من جنینی هم نبودم زمان انقلاب زنده باد چرخ کوچک که قرار است چرخ بزرگ را راه بیندازد!
به نظرم اگر ادامه پیدا کنه از 40 به بالا در این جلسات اصولا دهان بند زده شده و نقش مرده را باید بازی کنند تا جوانان گروهشان مرده رهبران را بهتر از قبر در آورده و افکار کمپوت شده بنجل استالینیستی و مائویستی را اینبار با اتیکت تازه به خورد جماعت بدهند.
اگرچه دیگر سرمایه داری هم نمیتواند بنجل تولید انبوه ارزانش را با تبلیغ پیکر بی نقص زنی با معیار زیبایی و مردی جوان و ورزیده به فروش رساند. برای خرید کالایش مردم پول ندارند و اینطرف قضیه هم مردم بوی کپک ایده هایی را که از لابلای ورق های دیجیتال نشریات جدید بیرون میزند خوب به خاطر دارند. و آنها یی که هنوز دماغ بریده نشده اند بوی ماندگی را خوب تشخیص میدهند.
سن زیاد و یا کم مزیتی نیست.
همانطور که نژاد و همانطور که جنسیت و همانطور نیز سایر فاکتورهای بیولوژیک تعیین کننده نیست.
راه رهایی در آزمایش و خطا در پروسه مبارزه از تفکر و خرد جمعی جامعه انسانی بیرون می آید و نه از کله پیری یا مخ جوانی ...

ناشناس گفت...

سلام مجدد
ممنون و خوشحالم که ایندفعه بدون توهین و انگ زدن جواب دادید. موافقم که رختخواب «هم» می تواند امر سیاسی باشد، اما ایراد من به شما این بود که رختخواب «تنها حوزه سیاسی» در نوشته های شماست! اینه که منو یاد «افشا گری» به سبک جمهوری اسلامی می اندازه.
شاید شما راست بگویید و از لحاظ بیولوژیک مثل من متعلق نسل دوم بعد از انقلاب باشید، اما از نظر فکری به نیاهای مشترکموان بیشتر شبیه هستید تا خودمون! می دانید چرا؟ صرف نظر از لحن نوشته هاتون، اینکه کسانی مثل این یارو بهزاد اینقدر براتون مهم هستند، نشون می ده که فرسنگها با دغدغه های امروز اکثریت جامعه ایرانی فاصله دارید. من که خودم رو چپ رادیکال می دونم (و باید این رو هم به شما یادآوری کنم که کلا چپگرایی در ایران امروز زیاد خریداری نداره و به علت واکنش احساسی به شعارهای پوپولیستی ج.ا. بازار نئولیبرالیسم به شدت گرمه) و در خانواده ای با گرایش به چریکهای فدایی بزرگ شدم، بجز این مردک فرخ نگه دار و یکی دو نفر دیگه هیچ کدوم از این فسیلهای علاف رو حتی به اسم هم نمی شناسم.( اصلا چرا باید بشناسم؟)
ممنون از اینکه به من پیشنهاد تریبون دادید، ولی ما تریبون خودمون رو داریم و مرتب اونجا می نویسیم. خواننده هم کم نداریم. ولی به دلایلی که خودتون بهتر می دونید توضیح بیشتری نمی تونم بدم.
من اصلا نمی خوام در دام ایجیسم بیفتم، اتفاقا از اینکه می بینم شماها هنوز درگیر دغدغه های ۳۰ سال پیش هستید و با لحنی می نویسید که به شدت برای نسل جوان ایرانی دافعه بر انگیزه، خیلی متاسف می شم. ای کاش امکان همفکری بین دو نسل که مبارزه می کنند بیشتر می بود. اگر شماها از این جمود ذهنی در می اومدید و دستکم در فرم (اگر نه محتوا) نوشتنتون بازنگری می کردید خیلی بهتر می شد. همین شکاف فکری بین دو نسل مبارزه رو خیلی خیلی سخت تر می کنه .

به هر حال موفق باشید

Rosa گفت...

سلام دو باره
اینکه فرم نوشتن من دافعه بر انگیز است را کاریش فعلا نمیتوانم بکنم. راستش خیلی هم طول کشید که زبان گفتاری را به نوشتاری تبدیل کنم.
متن های فارسی داخل هم بشدت نا روشن و غیر شفاف و با مقدمه های طولانی. به دلیل کمبود وقت نیز من ترجیحا مستقیم بر سر موضوع رفته و از ایجاد آمادگی روحی و روانی برای خواننده فاکتور گرفته و همین اقدام احتمالا ایجاد شوک موقت میکند.
در مورد حسن بهزاد ایشان مرد شماره 2 تشکیلات و نماینده رسمی اقلیت هستند. مرد شماره 1 البته عباس توکل و کمتر آفتابی میشوند. شخصا1 بار ایشان را در مراسمی دیدم. سخن گفتند و رفتند. نه بخش پرسش داشت و نه کسی اصلا جرات سوال!

در مورد شکاف فکری راستش من این را اصلا بد نمیدانم که در صدد از بین بردنش باشم.
هر انسانی بسته به محیطش نظرات خود را دارد. گوناگونی احتمالا بیشتر کمک میکند تا هم نظری. البته اگر مخالف جهانی شدن از بالا هستید مطمعنا از مبارزات جاری در مکانهای مختلف هر دو سود خواهیم برد و همچنین برخورد نظری تئوری های رهایی بخش در مرکز یا حاشیه.
اما
اینطور که با توپخانه به قناری شلیک کردید مطمعنا با این آتش قوی و پر انرژی راهتان را خواهید یافت.
فقط کمی در انتخاب هدف دقت کنید که تلفات جانبی از مردم نگیرید:-)
چپ اینور آب (فارسی زبانش) اغلب در نمک خوابانده سیستم است. هر از چند گاهی یکی از اینها را پشت نور افکن مینشانند تا زهره مردم را بترکانند.
نمایش اعلام شده در بی بی 30 سر وقت و در آستانه روز جهانی کارگران اگرچه بدلیل بی نام و نشان بودن نماینده اقلیت در آنور آب بی تاثیر بود، اتفاقا در اینور آب بمب خبری شد!
حال در شرایط بحرانی کشور ما منتظر ظهور لنین و کولنتای سماغ مکیده و شب و روز پای صدای امریکا منتظر ظهور بقیه روفقا!
البته بدلیل انفعال اینها در مبارزات اجتماعی کشورهای میزبان این پایان رقت انگیز غیر محتمل نبود.
امااغلب دوستان فعال در مبارزات جاری کشورهای میزبان سر موضعی بوده و قیمتشان در بازار جهانی برای سیستم فعلا بسیار بالا و غیر قابل پرداخت است.
این رفقا احتمالا به نقد بیشتر خواهند نشست.هدف نوشته من پخش خبر و توضیح مختصر در رابطه با شهرت نماینده اقلیت بود. چیزی که به من مربوط است کسب اطلاع موقعیت کنونی سازمانها است که در اعتلافها ی احتمالی با لباس میش گرگ وارد جنبش نکنیم...
باری
از اینکه بی تریبون نیستید شاد شدم.
هم امیدوارم موفق باشید
رزا

ناشناس گفت...

xob xaste nebashid rosa az in ke heme janebe in forsat ra genimat shemorde va ba fealiyet shebane ruozi mikonid moteshekeram. dost eziz sohbat az fuorm va mohteva kerdid jalebe, jehan bini mobareze tebegati sherte esli dar berxord ba pedideha ast --yek nezeriye ejtemai mobteni be shenaxt jamee ast 30 sal xili kame lazem bashe heta be 3000 sal ham bermigerdim. beshriyet dar tarix moaser dar in donyaye bikeran shayet be endazeye ye pesheye xaki midaned. eger mibini emruoz meseleye mosahebe egeliyet va ekseriyet dar bbc omde shode nebayet mesele ra gati kerd ve eteham zed ke shomaha fegat --rexte xab--ra mibinid va dar xateme ma ra ba jomhori eslami mogayese mikonid man sadegane migoyam xode man gorbaniye do nezam hestam ve dar do nezam shegenje ve morede tejavoz menevi ve gire insani shodeam plz in vesleha be ma nasazegare. be omid pirozi va edame solte peziri gire edoloji, roza jan az dour mibosemet xaste nebashi mesoud

Rosa گفت...

سلام مسعود جان
خوشبختانه شماهایی که سر موضع علیه سیستم هستید و ستم دو نظام دیکتاتوری نشکست تان نمونه خوبی هستید که انسان کماکان امکان مقاومت را دارد و اگرچه برخی مبارزات رفقای خود را آسان فروختند و بقول شما "بد شلوار" برای چند صباحی شهرت و مقام پشت دوربین سیستم قرار گرفتند اما از طرفی هم برای جنبش علیه اتوریته و ضد سلسله مراتبی بد نیست که با شفافیت جایگاه چپ آتوریته و استالینیست را در این نمایش مسخره قدرت و سهم گرفتن برای قدرت در بارگاه سیستم و رسانه هایش باز بشناسد.
این چپ در سطح جهانی نیز در یونان پس از همدستی با فاشیستها افشا شد.
اتحاد فاشیستها و استالینیستها در یونان + فیلم
http://www.archiverosa.blogspot.co.uk/2012_02_01_archive.html

پلیس یونان دست در دست شعبان بی مخ های حزب کمونیست علیه اشغال مجلس فرمایشی
http://www.archiverosa.blogspot.co.uk/2011/10/blog-post_22.html

نمونه وطنی اش هم برای قدرت و منابع مالی با شیطان هم نرد عشق میبازد.
امید که دیگر هیچکس ابزار رسیدن به قدرت اینان نباشد ومردم برای رسیدن به مطالباتشان دیگر روی این احزاب و سازمانهای استالینیستی و تک رهبر حساب باز نکنند.
پایدار باشید.
رزا

ناشناس گفت...

rosa jan axerin kament to ra xandem yad chizi oftadem zamani ke dostan ma ra dar tepehaye evin koshtend tedadi az pesere xoban tehran dad mikeshidand va be shah vosh va naseza migofdand anha siaci nebodand anha loti menesh ve insan bodand baver nemikardand be mozdoran rejim ke anha dar hin ferar be golole bestand. rosa jan ko an pesere xoban ko anhaye ke be fehme nezeriye haye ensani?ko an merd haye ke herfshon herf bod ko an shir zenanai ke 7 nafer az xanevadeshan edam shod ve be xodredmendan sar xam nekerdand?anha ensanhaye bozorg bodand ama nebayed feramosh kered begol ehmed kaya honermed kord turk turkiye migoyed ma mirevim ama midan mimaned ojag misozed ema sholeye atesh mimaned madami ke mobareze ast ferox negedar ha behzad ha tevekol ha hestend, azizan baver konid kozeshte zeman xili chiz ha ra ruoshn mikoned.piruoz bashid mesoud

ناشناس گفت...

سلام مجدد
ممنون که جواب دادین
حالا دیگه من شدم توپخانه و شما شدین قناری؟ :)))
روزگارغریبی است نازنین!
اتفاقا به نظر من تنوع و اختلاف نظر و گوناگونی صداها نه تنها خوبه، بلکه یک بایده، مخصوصا که شما هم (مثل من) تمایلات آنرشیستی و از پایین به بالا دارید. اما اگر فرم سخن باعث بشه که راه تفاهم کلا بسته بشه و حتی نتونیم حرف هم رو گوش بدیم، خوب همه ضرر می کنیم. اینه که من رو آزار می ده.

نگران اولیانوفها و کولنتای های سماق مکیده هم نباشید زیاد! این بچه های فمینیست و چپهایی که من می بینم، اونقدر پیش رفتن که اینا باید بیان اززشون درس یاد بگیرن! مثلا رادیوفنگ رو گوش می دین؟ اینا تازه از منم جوون تر هستند! (منظورم ایجیسم نیست!)

البته بازم بگم، هژمونی بیشتر با نئولیبرالهاست (که در حقیقت نئوکانهایی هستند که به خودشون می گن لیبرال). ارگان مطبوعاتی اینا توی ایران نشریه «مهرنامه» است. اگه ندیدین یه نگاهی بندازین. چون من فکر می کنم در فردای بعد از ج.ا. اینا دست بالا را خواهند داشت و در سرکوب همه ماها تردیدی نخواهند کرد. باید از همین حالا آماده باشیم.

راستی من یک زمانی میخواستم تاریخچه انشعابات متعدد چریکهای فدایی رو از روی کنجکاوی خودم و برای عبرت بقیه رفقا(!) در بیارم و به صورت یک چارت بکشم. چون انشعاب در انشعابدر انشعاب کردند، بعد دوباره یه تیکه هاییشون به هم چسبیدند، دوباره چسبیده ها انشعاب کردند و... دیدن همچین چارتی خیلی جالبه! ولی متاسفانه مطالب روی اینترنت خیلی ناقص و جسته گریخته است. فقط یک مقاله ای از نشریه آرش پیدا کردم که در مصاحبه با یکی از اینا (فکر کنم مهدی سامع) یک تاریخجه نسبتا کاملی توش بود و ظاهرا یک نمودار هم داشت اما متاسفانه نمودارش آنلاین نبود و کل متنش هم دیگه نمی دونم چرا در دسترس نیست. شما در این مورد منبعی می شناسین؟ یا اطلاعاتی دارین که بشه باهاش این پروژه رو انجام داد؟ راستش من بلاگ شما رو اصلا اینطوری پیدا کردم که بعد از برنامه پرگار بی بی سی، خواستم ببینم که این یارو بهزاد کیه و متعلق به کدوم شاخه از کدوم انشعاب اقلیته! برای همین توی گوگل سرچ کردم!

Rosa گفت...

سلام مجدد
آره رادیوشون را آنلاین شنیدم. چون وقت نشد کامل تحقیق کنم فعلا بهشون لینک نمیدم. کمی به نظرم اومد زیادی تو فیلمن! بخشا هم رومانتیک و...

در مورد انشعابات چریکا میشه مطلب رااز خود سامع گرفت براش امشب ایمیل میدم.
در مورد آماده باش، من هم همین فکر را دارم. حداقل جنبش زنان را فعلا خوردند. (نظرات جدید نوشین احمدی خراسانی)
نشریه مهر ایران را اصلا نمیشناسم. امشب میرم دنبالش.(نشریه مهر...) جنبش اینجا اصلا علیه جهانی شدن از بالا شکل گرفت. و خصوصی سازی. اگه نجنبیم به قول بچه های آلمان هوا را هم خصوصی سازی میکنند. بخشا آب آشامیدنی را هم خصوصی سازی کردند. البته جنبش هم سمبه پر زوری داره. حول ملاقات سالیانه سران 8 کشور شکل گرفت و فعلا شکل جدیدش اشغال میادین هست. که در آلمان هنوز به شکل نیویورک نشده. اما بچه ها 6000 نفر "ضد سرمایه" را در فرانکفورت سازماندهی کردند و خیلی خوب بود برای شروع. یونان هم اشغال بیمارستانها و حتی برخی از مراکز تولیدی. پلی تکنیک یونان بچه هاش با حالند و خیلی فعال. اتحادیه ها طبق معمول خیانت کاری را شروع کردند.
جنبشی فعال و رزمنده جلوی خصوصی سازی ایستاده. البته ایران هم سیاستهای بانک جهانی را اجرا میکنه و اغلب معادن و صنایع هم به بخش خصوصی واگذار شده، اما اغلب بخش خصوصی دست سپاهه.حالا طرف بازنشسته معادنه، الان معدن را دولت فروخته و بخش خصوصی بازنشستگی اینها رو پرداخت نکرده. سالها استخدامی دولت بوده و بخش خصوصی با قرارداد خرید معادن تضمین پرداخت بازنشستگی قدیمی ها را داده. حالا زده زیرش که ورشکسته شده و مردم را بدون مواجب و حقوق بازنشستگی گذاشته...
همین بلا سر کشورها تو اروپا اومده یونان پرتغال اسپانیا ایتالیا. این آخری بچه های آنارکو سندیکالیستش خیلی فعالند.
فیلم ترکیه هم جالب بود که 1 مه به بانکها حمله کردند. میخواستم این هفته کمی مطالبشونو با گوگل بخوانم.
ببین ایران نئولیبرالها زیاد ضر ضر میزنند. اغلب خصوصی سازی ها شده و گمرک بر کالای خارجی را هم برداشتند و زدند کمر تولید داخلی را شکستند. اینها فعلا بدلیل تحریم ضر زیادی میزنند که تحریم نمیزاره ما شکوفایی اقتصادی داشته باشیم. در حالی که ما نمونه آرژانتین و ببر های آسیا باید یادمان باشه. آنوقتها اصلا از بحران مالی و بانکها هم خبری نبود. بخصوص سیاستهای بانک جهانی بود که آرژانتین را بحرانی و به خاک سیاه نشاند. بدبختی اینه که بخش خصوصی به محض پایین بودن سود بساتشان را جمع کرده در کارخونه را میبندند و به جای دیگه کوچ میکنند و دست کسی هم بهشون نمیرسه. مثل حمله ملخ به مزارع کشاورزی میمونه وقتی تمام شد بجز خرابی هیچی نمیمونه. البته آرژانتین برخی از کارخونه ها را قبل از جابجایی وسایل تولید کارگرا اشغال کردند و به تولید ادامه دادند. جالبیش این بود که به محض بالا رفتن سود صاحب های سابق از سوراخهاشون بیرون اومدند و ادعای مالکیت کردند...
فیلم مستند اشغال بخوبی و با جزئیات جریان را نشان میده.
The Take
http://en.wikipedia.org/wiki/The_Take_(2004_film)

من با دولتی کردن هم میانه ای ندارم. موسوی گرایش دولتی است. به نظرم هر جا صاحب کارخونه اعلام ورشکستگی کرد قبل از جابجایی وسایل تولید باید کارگرا اشغال کنند. دولتی هم بشه بعد از مدتی باز دولت به سرمایه دار خصوصی میفروشه چون بانک جهانی تحمیل میکنه و وام نمیده.
به هر حال مردم اغلب هنوز فکر میکنند که دولت ها این وسط کاره ای هستند. در حالی که دولت گماشته بانک جهانی و صندوق بین المللی پوله. وظیفه اش هم عملی کردن خصوصی سازی. حال فرقی نمیکنه با ماسک سوسیال دمکراسی یا دولت دمکرات مسیحی یا مذهبی مثل ایران...
باید کمربند ها را محکم بست و هر جا اعلام ورشکستگی کردند تولید را دست خودمون بگیریم. الان دیگه خودگردانی صنایع و کارخونه ها آرزو نیست و اینور آنور جهان داره اجرا میشه...

Rosa گفت...

در مورد فرم سخن و باقی قضایا.
راستش گیریم که من طنزی نوشتم (آواز قناری)ولی کامنت اولت اصلا طنز نبود و توپخانه!
حال من فعلا جان سالم به در بردم!
کماکان به نظرم در قالب طنز ظرفیت فارسی زبانان بالاتر باید باشه از طرفی کل این پست کذایی کار جمعی و بر پایه تحقیقات میدانی بود. من شخصاهمان چند سال پیش که پروژه مالی اینها با دولت هلند رو شد برای ماجریانشان رفت به فاضلاب. اما هنوز برخی افراد توهم دار وجود داشت و بخش زنان خود همین جریان داغش با این مصاحبه در بی بی 30 تازه شد. و من هم در این هنگام فعالانه خبر را سراسری کردم. اینکه کلیک روی مطلب زیاده و جزو تاپ 10 رفته خودش نشان از اهمیت موضوع در افکار عمومی داره. برای همین فکر میکنم هر از چند گاهی بد نیست چهره های "خفن" را اینجا رسانه ای کنم.
غیر از طنز "تلخ" فرمی به نظرم نمیرسه.
از طرفی این طیف با بخشی از جنبش اینجا گه گداری در تماسه و بچه ها هم اینها را نمیشناسند و ما بدلیل تسلط به زبان فارسی چشم و گوش جنبش های داخل کشورهای میزبان هم هستیم.
چند سال پیش هم یک آشغالی زنش را در کردستان ایران کشته و در چت ایرانیان خارج کلاس تدریس سوسیالیسم و فمنیسم به زبان کردی و فارسی گذاشته بود! علی چگنی. از این اوزگل ها زیاده. زنان داخل ایران صداش را شناسایی کرده و افشا کردند. راه کارگر هم به گه خوری افتاد و اعلامیه داد.
به هر حال تحلیل صحبت های حسن بهزاد و کل جریان وظیفه بچه های سمپات خودشان است و احتمالا بعد از از بین رفتن اینها از شوک خبری روز کارگری متن هایی بیرون میاد.
پس فعلا
به امید روزهای بهتر.
پ. ن.
مطالبی را هم که دنبالش هستی تو کامنت دونی همین پست لینک میدم

Rosa گفت...

سلام مسعود جان
آره زمان افشا میکند.
وقتی پروژه مالی اینها با دولت هلند رو شد کم مانده بود من را اعدام صحرایی کنند. مطلب به هلندی بود و من تنها به کمک رفیقی از جنبش زنان آنوقتها ترجمه کرده و من برای روشنگری فرستادم که درج شد و بعدش گفتند رزا کار امنیتی کرده.
نگفتند رفیقشان با سازمانهای دوره خاتمی چرا نشست و برخاست دارد ...
آنوقتها خیلی بهم حمله شد.
حال که آشتی کنان دو جریان فدایی جلوی دوربین بی بی 30 لایف پخش شد در واقع زمان نشان داد جریانی که وابستگی مالی داره به هر خفتی تن میده.
به هر حال رو سیاهی اش به ذغال ماند.

یک تذکر "شیر زنان" صفت خوبی برای زنان مبارز نیست. زنان خود صفت مبارزه در خود را دارند. اغلب میگویند زنی که "یک پا مرده" شیره و...
حال پسرا موشند مثل خرگوشند، دخترا شیرند مثل شمشیرند! هم چون دورم را خرگوش و موش گرفته مناسب نمیدانم.
مثل یک زن مبارزه کردند بهتره. و هم اینکه قول زنانه دادن و امثال این هم عالیه!
البته میدانم زبان مادریتان فارسی نیست گفتم که آپ دیت کنید.
در مورد تیرباران جزنی و...
بلاخره یکروزی باید جواب دهند.
ثابتی هم با پر رویی باز اعلام کرد در حین فرار بودند. کسی نبود بپرسد چرا به پاهایشان شلیک نشده و حتی یک نفر هم زنده نمانده! روزی برای این متلاشی کردن مغز های مبارزین باید جواب دهند. اولریکه را در آلمان بدون مغز دفن کردند و سالها مغزش در پاتولوژی برلین در فرمالین بود...
به درخت ها شلیک میکنند و باز جنگل زنده است...

ناشناس گفت...

سلام
من همونم که توپم به قناریت شلیک کرد!
مرسی که سریع جواب دادی. دولتی کردن و نهایتا ایجاد سرمایه داری دولتی تاریخ مصرفش گذشته. فیلم نوامی کلاین رو هم دیده بودم، عالی بود. نمونه دیگه اش mondragon توی باسک اسپانیاست. همینو سرچ کنی یه فیلم مستند هم پیدا می شه. اما مشکل اینه که تا بازار وجود داشته باشه حتی اگر کارخونه ها خودگردان بشن، باز هم نابرابری ایجاد می شه. فرض کن همه کارخونه ها خودگرادن کارگری شده باشن. بعد یکیشون ور شکست بشه. تکلیف چیه؟ باید کارخونه شون رو به قیمت کمتر بفروشن به یک گروه کارگری دیگه؟ اینطوری که باز نابرابری بازتولید می شه. یا اینکه بیکار بشن؟ بنابرین خودگردانی فقط قدم اوله و باید شوراهای کارگری ارتباط افقی خیلی قوی بر قرار کنند. کلا من چنین چیزی رو بیشتر ترجیح می دم:
http://en.wikipedia.org/wiki/Participatory_economics

اگر جوابی به اون سوال انشعابم پیدا شد همینجا کامنت بذاری ممنون می شم.

Rosa گفت...

باشه
در مصرف گلوله
صرفه جویی بد نیست!

Rosa گفت...

http://www.fadaian.org/file/entesharat/tadavom.pdf

در آدرس زیر مراجعه کنید از صفحه 5 تا صفحه 14 در مورد انشعابها هست
در صفحه 15 هم چارت هست
اگر این مسیر برایتان قابل استفاده نبود ..اطلاع دهید تا جداگانه ارسال کنم

http://www.fadaian.org/file/entesharat/tadavom.pdf
با مهر
مهدی سامع

Rosa گفت...

توپخانه! عزیز
این لینک زیر هم جالبه
قنار :-)

مروری بر سازمان های چپ در تبعید

http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=13277

ناشناس گفت...

salam mojeded rosa jan teshekor az integad man mezoram az ,,shir zenanan,, in nebod ke man ebteda zanan ra az merdan joda konam sefed morde nezar ham bar mardan va zanan sedgh mikoned,beraye mesal sal 60 ma dashtim az zenan va merdan mobarez ke janane mogavemat kardan va jan baxtened dar mogabel in herekat merdan va zenani dashtim ke elbete kam bodaND KE BECHE HAYE xodeshon ra lo dadend va lajeverdi jelad evin edam kard. pes ye fergi bin in ademha AST IN SEFED,,SHIR ZENANMM,, PEYAN YE VAGIYET AST KE DAR HOSELEYE IN KAMENT NIST BEHR RUO TO NEZEREMO DAR RABETE BA INSANHA MIDONI ROSA JAN. PIROZ BASHID MESOUD

ناشناس گفت...

ممنون قناری!
عالی بود. دقیقا دنبال چنین چیزی بودم.

توپخانه ;)

ناشناس گفت...

salam rosa jan cheshmemon roshan rahe karegar jenab shalgoni ham az gafele agab nemand. emruoz shanbe ba sedaye america v.a 5.5.2012 mosahbe mikoned . esme bername xete axer bod piroz bashid mesoud

ناشناس گفت...

ba pozesh esme bername mosaheb jenabe shalgoni rehber ,,rahe kareger,, ba sedaye amrica v,a sefeh axer bod ke man be eshteba xate axer neveshte bodam ba poszesh feravan mesoud

Rosa گفت...

قناری!
خوب شد...
پس فعلا آتش بس :-)

Rosa گفت...

مسعود جان
ای ول!
میگما
آقایون رفقا با کروات و
خانم ها رفقا ماتیک بدست در صف رسانه های صدا سیما امریکاهستند...
قبلا در بلاگ نفله شده بلاگفا یک چیزی در همین رابطه نوشته بودم که شهید شد!
شالگونی البته بار اولش نیست...

لنینیست گفت...

لمپنیزم رزا همچنان ادامه دارد ...
رزا همچنان کلی گویی میکند و بدلیل کم سوادی مخاطبانش داستان سرایی ...
رزا، فرمودید خانواده فدایی همه از دم مواجب بگیرندحتی سازمان اشرف هم در این ردیف قرار دادی اما غیر مستقیم، که این سوال من نیست چون به صراحت اینرا گفتی اما سوالم اینجاست مبارزان فدایی قبل از انقلاب هم مواجب بگیر بودند؟ لطفا بخاطر عقده و کمبودهای آنارشیستی و حساسیتی که نسبت به کمونیست ها داری مرا نپیچان و جواب را واضح و روشن بگو

LENINIST گفت...

اوه، تازه کامنتارو با دقت خوندم رزا خودش نیاز به افشاگری دارد با مهدی سامع مجاهد در ارتباط است!
مرگ بر مهدی سامع
زنده باد راه صمد بهرنگی فدایی واقعی

مهدی سامع کیست:
http://mano-paltalk.blogfa.com/post-54.aspx

ناشناس گفت...

salam chend bare hemegi xaste nebashid leninist man kament to ra xandeam en sohbetha esmesho nemitevan dialog gozashat men fekr mikonam dir omedi dar telash hesti ke zoud beri plz man az shexsi defa nemikonam gestam baz shodan hegigat ast hergez rosa ra ba mehti sameh nemitevan mogayese ked ta che resad ou ra moteham be terefdari az sameh kard dost dige be nam leninism rosa ra lompeniz kerede va xelte mebhesm karde va gofde ke dostan cherik haye fedaie xalgh,,eshref,, ham mevaje begir bode lompeniz xodesh az nezere mefahim felsefi egtesadi va ejtemaie terife xodesho dare refigh rosa dar in mejmoee nemigonjed rosa negofde ke dostan e cherikha mevajeb begir hestend va hergez fedatyan zeman shah ra bedeaz giyam ra yeki nekerde man az 2-dostan na ashena tegaza daram deyalog ra ba fakt haye tarixiye moshexes peyan dareand. sepas az dostan mesoud

Rosa گفت...

به لنینیست:
راستش من آنموقع ها نبودم که بدانم کی آنوقتا از کی پول میگرفته!
شنیدم فدایی ها بانک میزدند و اینجوری در آمد داشتند. به هر حال آنارشیستا چون پایگاه توده ای و جهانی دارند، بانک نمیزنند. بیشتر مردم تو مکزیک و در سطح جهان به بومیان خود مختار و نیروی مسلحشون در جنگل کمک کردند و تا حالا بانک که نزدند، حتی مارکوس اینکار را کلا "خفن" ارزیابی کرد.
در مورد اشرفی ها و اغلب احزاب کردی با رژیم صدام همکاری هایی بود و اینکه مالی بود و یا صرفا اطلاعاتی خودشان باید جواب بدهند. چند وقت پیش هم سالروز سیاهکل بیوگرافی اشرف را خودشان فرستادند برای بی بی 30. که چند عکس اشرف هم توش بود. اینکه چرا اینکار را کردند و از تریبون بی بی 30... هم خود باید جوابگو باشند. البته در سایت هفته مائویستها و فاضلاب اینتر نتی من و پالتاک کلی کل کل کردند در کامنت ها و اما از گروه خود اشرف اعلام نشد اینکار از طرف تشکیلات نبوده و یکی از هوادارها عکسها و بیوگرافی اشرف را فرستاده بی بی 30...
در مورد مهدی سامع هم، هم اون و هم بقیه یعنی مجاهد و سلطنتی و یا کمونیست کارگری رگباری مطلب میفرستند به ایمیل بلاگ.
من اشکالی نمیبینم اگر کسی برای تحقیق به کروکی یا مطلبی نیاز داره از اینها بخواهم لینکش را بفرستند؟
این رابطه خصوصی و یا سیاسی و یا عاطفی... نیست.
شخص محقق حتی میتونه از این اطلاعات علیه خود اینها در مطلبش استفاده کنه و خودم هم اغلب همین مراجعه به منبع را دارم.
البته آقای مهدی سامع لطف کردند و فوری لینک را فرستادند. شاید چون خودشان در ایمیل گروهی شان فعالند.
اعتراف میکنم وقتی عشرت شایق به برلین دعوت شد، برای گیر آوردنش به مجاهدین ایمیل دادم که برنامه ویزیت این آشغال را پیدا کنم...
من را اما با سریش هم نمیتوانی به کسی بچسبانی. حالا هی زور بزن!
D:

Rosa گفت...

مدتی پیش ایمیلی دریافت داشتم از یکی از فعالین چریکهای فدایی خلق – سهیلا دهماسبی با عنوان ” بی بی سی – اشرف دهقانی” که آن ایمیل حاوی لینکی بود از سایت بی بی سی که نوشته ایی از اشرف دهقانی تحت عنوان ” از پاسخ به ضرورت زمان تا گسست از تئوری” را درج نموده بود...
http://www.hafteh.de/?p=19500&cpage=1#comment-11026

رفقای گرامی در مجله محترم هفته! با عرض سلام و خسته نباشید فراوان! اگر چه شما توضیحی در مورد ارسال کننده مقاله ” از پاسخ به ضرورت زمان تا گسست از تئوری” در پایین نوشته من در جای دیگری داده ایداما به نظرم توضیج شما قانع کننده نیست. شما نوشته اید: منبع ارسال کننده بنگاه خبر پراکنی بی بی سی، درست؟ حالا کسی که مقاله رفیق اشرف دهقانی را میخواند از کجا بداند که منظور شما چیست؟آیا بهتر نبود که منبع ارسال کننده را عینا منعکس میکردید تا خواننده را در جهت درست قرار میدادید؟ با سپاس
رفیق گرامی صبا
ما نوشتیم منبع ارسال کننده «بنگاه سخن پراکنی بی بی سی»
چون رفیق ارسال کننده منبعی در پای مطلب ارسالیش نیاورده بود و اما چون همان رفیق در متن ایمیل ارسالیش منبع را ذکر کرده بود (در متن ایمیل و نه در خود مقاله) و زحمت تهیه وارسالش را کشیده بود ما بخود اجازه دادیم در پائین نوشته منبع را (به اسم ونقش واقعی اش یعنی «بنکاه سخن پراکنی بریتانیا»)اضافه کنیم.
فرستنده مطلب رفیقی از خوانندگان مجله هفته است و اگر مایل بود نام خود را در آخر مقاله ذکر می کرد و هنوز هم می تواند به این کار مبادرت کند. البته ما بسیاری مطالب را از خوانندگان دریافت می کنیم ورسم آن است منبع اصلی منتشر شود و نه نام ارسال کننده اما ارسال کننده مطلب به ما آن شخصی نیست که شما در نقدتان از وی اسم آورده اید....
از پاسخ به ضرورت زمان تا گسست از تئوری: تجربه ای تاریخی از چریک‌ها

http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2011/06/110617_siahkal_ashraf_dehghani.shtml

Rosa گفت...

سلام مسعود جان
میبینی این قبیله را!
یکی شونو افشا میکنی، بقیه مثل گرگ میافتند به جونت!
مقاله پیمان را خوب بود گذاشتم رو نت.
بعدا حتما نظر بدید.
L&S

ناشناس گفت...

merci rosa jan teshkor az tozihe sepa SKOZARAM MESOUD

لنینیست LENINIST گفت...

با تشکر از توضیح خاله زنکیتان (معذرت میخواهم بخاطر استفاده بجا از این کلمه سکسیستی و ضد زن :D)، واقعا فیض بردیم درست است حق با شماست اصلا سن شما قد نمیدهد که در مورد فداییان قبل از انقلاب صحبت کنید پدر خود من یکی از آنها بود و مواجب بگیر هیچکسی هم نبود و الان حدود 30 سال است کنج خانه مریض افتاده و اگر من خرجش را نکشم از فقر و بیماری میمیرد اشتباه من بود که اصلا برای وبلاگی که برای مهدی سامع مجاهد و مریم نمازی راستی که حزب کثیفش با سلطنت طلبها ائتلاف کرده تبلیغ میکند کامنت گذاشته ام و با عرض معذرت از فداییان واقعی که نامی از آنها در این وبلاگ بردم زیرا گمان میکردم با آنارشیست انقلابی رو روبرو هستم نه با فشن آنارشیست هایی که فقط ادای آنارشیست هارا در میاورند صحبت با شما همه چیز را لجنمال میکند مبارزات مشقت بار و وحشتناکی را که تصورش هم سخت است، برایم دشوار بود که کسی که از کارگر حرف میزند به یکباره تمام خانواده فدایی را مواجب بگیر اعلام کند و بعد در پاسخ سوالم بگوید من از کجا بدانم و بگوید شنیده ام که فدایی ها بانک میزدند... اینقدر ابکی همه چیز را تفسیر کردن...جز تاسف چیزی برای گفتن ندارم
بعد از این هم پاسخ تو و دوستانت را هم نخواهم داد همان بهتر که برای کسی که عقده بازدید را دارد کامنتی نگذاری راستی به آن رفیق شفیقت نه سخد هم بگو سوتی افتضاحی داده
عجب ابله دروغگویی است بلاگ اسپات در ایران و در یکی دوتا کشور نامبرده دیگر فیلتر است و امکان بازدید از این کشورها غیرقابل باور است البته آنارشیست های ورشکسته باید هم دست به دامان دروغ بشوند درود بر مارکسیزم و لنینیزم که ابایی ندارند از گفتن حقیقت و دیکتاتوری پرولتاریا و قهر انقلابی و اعدام انقلابی، به امید نابودی افیون آنارشیزم در مغز اندک مبارزان جوان اروپا و افیون نیهیلیزم کثیف در مغز جوانان ایران و به امید قدرت گرفتن دیکتاتوری پرولتاریا

مرگ بر اقلیت اکثریت توده و حکمتیست های خائن
بگذار همچنان در رکاب امپریالیست ها باشند ولی جنبش کمونیستی آتشی در زیر خاکستر است بزودی در زیر چکمه های کارگران و رنجبران لگد مال میشوند

LENINIST گفت...

بخاطر پاسخ مسخره تان در مورد اشرف که تفسیر سیاهکل در بی بی سی پخش شده هم و فقط بخاطر اینکه من باعث شدم تا این پاسخ پوچ و بیمعنی را بدهی چند نمونه از تفسیرهای مبارزاتی آنارشیستی را که در بی بی سی نقد و تفسیر شده را بر علیه آنارشیستها در وبلاگم میگذارم این به آن در :D
راستی آن بیوگرافی ها و نقدها در تمام سایتها و ارشیوها وجود دارد و بی بی سی این مدیای کبیر امپریالیزم نیازی به اشرف برای آن نوشته ها ندارد
چقدر بچگانه پاسخ دادی واقعا متاسفم
راستی توهم برت ندارد آن لنینیست و LENINIST جفتش من بودم و گرگ هم خودتی و تنها طرفدار فدایی که در این وبلاگ کامنت گذاشته من احمق بودم :d
خوب شد اسمم هم یکی هست حالا هی زور بزن که گرگا افتادن به جونت LOL
در آخر هم تشکر میکنم بخاطر باز بودن کامنت با ناشناس و بدون تایید حداقل تصادفا این مرام آنارشیستی را داری این کار را ادامه بده و ترویجش هم کن بدرود

لنینیست و LENINIST (اشتباها دو جور نوشتم)
BYE 4 EVER

Rosa گفت...

از دوستان عزیزی که کامنت های بالای لنینیست را خواندند، بدلیل برخورد آتوریتی و استفاده از کلمات سکسیستی و اینکه اینهمه از این تریبون درج شد میبخشید.
شخصا اینجا را محل درج و آرشیو این مطالب نمیدانم و علاقه ای هم به آرشیو کردن فحاشی اینان، تا شاید خود را قربانی این اشخاص نشان دهم، نیستم. بسیاری از ای میل های "خفن" این گروههای مواجب بگیر سیستم پس از افشای آنها در ایمیل بلاگ به اسپم انتقال داده شد.
هدف حمله سکسیستی کلا به جنبش زنان است که همچنان خصوصی را سیاسی میداند.
برخورد و فرهنگ کارگری و انسان آزاده هرگز حمله به زنان را بدلیل بیولوژی آنهابر نمیتابد.
به هر حال اینگونه زیر پا له کردن ها تنها بدلیل افشاگری هایی است که گروهها همواره برای تحمیق انسانها خواهان رسانه ای شدنش نمیباشند و فرد را بدلیل رسانه ای کردن مطلب زیر ضرب چماق خود قرار میدهند.
امید در آینده اینگونه برخوردهای جنسیتی با فشار از پایین و افکار عمومی از جنبش طرد شود.
واولین شرط گزینش در جنبش آزادی خواه و برابری طلب رفع هر گونه دیدگاه تبعیض آمیز بدلیل نژاد، جنسیت، سن، طبقه و... باشد.
ما تنها اینگونه میتوانیم سیستم سلسله مراتبی کنونی را با اتحاد تمام قشرهای تحت ستم به زیر بکشیم.
انقلابیون حرفه ای گروهها پیشگامان، رهبران و مبلغان گروهه و احزاب "مفت خوران حرفه ای" که در نقش نمایندگان کارگری، خلق ستم دیده، توده های تحت ستم زنان و بقیه بدانند که در 4 چوب تصمیم شخصی میتوانند با سیستم ساخت و پاخت کنند و خودفروشی...
اما نه به نمایندگی از طرف کارگر، خلق، توده، زنان...
آنان ماموریت سیاسی و مشروعیتی از طرف اقشار تحت ستم برای سهیم شدن در قدرت سیاسی سیستم را ندارند. لغو هر گونه قدرت و سلسله مراتب هدف اصلی جنبش است.
دلالان سیستم و خود فروشان چه در اونیفورم نظامی و چه در لباس آبی ها و چه تفنگ به دست با ایدئولوژی های کاذب و آتوریته کماکان هدف افشاگری این تریبون خواهند ماند.
سرباز صفر های این گروهها و شعبان بی مخ های ایدئولوژی های کمپوت شده با افکار سکسیستی اگرچه در تریبونهای آزاد "بیان" دارند، اما حضورشان در جنبش کف خیابان تحمل نشده و اغلب پس از شناسایی با تیپای جمع به جایگاه واقعی شان یعنی در کنار نظام بازگردانده شدند و میشوند.
تحمل حضور اینان در اینجا نشانه تحمل آنها در صفوف عملی مبارزه نمیباشد و هرگز نبوده.
جنبش هر گونه سکسیسم راسیسم و ... طرد کرده و افراد حامل اینگونه نظرات برای ما با نیروی سرکوب سیستم فرقی ندارند.حتی خطرناکتر نیز هستند.
امید با همکاری گسترده افشا شده و به جایگاه واقعی خود یعنی مردسالاری راسیست و فاشیست ... بازگردانده شوند.

ناشناس گفت...

خوبی قناری؟
می بینم که مورد تهاجم توپخونه لنینیستها قرار گرفتی! اونوقت به من می گی توپخونه؟ :)))
واقعا چنین لحنی مایه سر افکندگیه. البته تعجبی نداشت، چون واقعا لنینیست هستند، فسیلهای تاریخ....

Rosa گفت...

خوب پـِینت‌بال با شلیک واقعی فرق داره!
و هر قناری سرد و گرم کشیده ای هم فرق گلوله پلاستیکی و واقعی رو بلده.
توپخانه تو واقعی بود!
لنینیست اینجا فقط فضا را آلود.
×.-

راستی اگه مقالت در آمد لینک بده. تاریخچه انشعابات و...